10
منتشره در دو ماهنامه چشم انداز ايران شماره 142 مورخ آبان و آذر 1402 با عنوان فرعي "غزه به ما چه مربوط است"

يكي گفت: به ما چه مربوط است؟ فلسطين را مي‌گفت.
آن ديگري: حماس را محكوم كرد، كه به فكر مردم خود نيست.
برخي رسانه‌هاي غرب هم با شيطنت هميشگي‌شان مهر داعش را به عمليات حماس مي‌زنند.
- حال من مي‌مانم با اين «قباي ژنده خود كه به كجا بياويزش، در اين شب سرد زمستان»
- خدايا اين چيست كه نصيب ما كرده‌اي؟ به كدامين گناه؟ چرا فلسطيني را چنين آواره كرده‌اي و حاكميت ما را در پي نخود سياه بمب اتم فرستادي كه روزي ترتيب اسرائيل را بدهد.
- چرا با اين «هوش و استعداد انساني و سرزميني»، و «با اين تمدن تاريخي هزاران ساله»، با اين سرهاي پرشورِ «لبيك» گفته نتوانيم راه «بدون سلاح اتمي» را كه اول انقلاب نويد آن داده شده بود در پيش بگيريم.
- چرا جوانان ما كه روزي با آن سرهاي پرشور با عبور از آتش و خون سر از پا نشناخته به فلسطين مي‌رفتند، چنين بي‌تفاوت و سردرگم شده‌اند.
- خدايا اين همه درماندگي و بيچارگي گناه كيست؟ به كدامين گناه ما است؟
- آيا هم
9
تابستان 1359 بود، بعد از انقلاب و پس از جدا شدن از سازمان، زماني كه فوج فوج خبرنگار و فيلم‌ساز و روزنامه‌نگار و روشنفكران و انديشمندان و فيلسوفان، انگشت حيرت به دهان، به ايران سرازير مي‌شدند تا بلكه از كار اين ملت سر در بياورند.
اين سخن يكي از اين فرانسوي‌ها بود، درباره شخصي كه براي ديدن و سبك و سنگين كردن‌اش از آن طرف دنيا تا خيابان ري، كوچه آب منگل پايين آمده بود.
اروپايي‌ها بيشتر كنجكاو بودند بدانند اين چه ملتي است كه اينگونه ناگهان جهان و جهانيان را در حيرت فرو برده است. كساني كه در برابر ارتش تا دندان مسلح شاه، قوي‌ترين و پيشرفته‌ترين كشور منطقه اين چنين سينه سپر كرده بودند. به روايت خبرگزاري‌هاي خارجي «سينه لُخت در برابر تانك و مسلسل» يادآور بهار پراك و مقاومت لهستاني‌ها در برابر تانك‌هاي ارتش شوروي!
حالا يكي از اين انسان‌ها را در برابر خود مي‌ديد كه در كوچه آب منگل در خيابان ري پايين شهر تهران با فروتني چهار زانو روي زمين نشسته، فروتن و بي ادعا، بي هيچ نگهبان و محافظ، بي هيچ تشريفات، بي هيچ توپ و تانك و مسلسل، در خانه‌اي نيمه آجري، نيمه خشتي كوچك و محقر در براب
8
بيست و شش روز از حمله غافلگيرانه حماس به مجتمع‌هاي مرزي اسرائيل و پاسخ وحشيانه ارتش اسرائيل به ساكنان غزه مي‌گذرد. اسرائيل و رسانه‌هاي متصل و وابسته يا تحت تأثير تبليغات صهيونيسم بين‌المللي تا جايي كه در توانشان بود بر طبل «تروريسم» كوبيدند و با مهارتي كه در پردازش دروغ و مظلوم نمايي دارند به انواع متنوع و پيچيده در رسانه‌ها به ويژه با يادآوري «هولوكاست» به بازسازي نمايش مظلوميت قوم يهود پرداختند.
فاجعه كشتار يهوديان توسط نازي‌ها و حتي ستمي كه در سده‌هاي گذشته در اروپاي عصر مدرن بر آنان رفته بر كسي پوشيده نيست. با اين حال از آن هنگام تا كنون به شدت مسخ شده و مورد سوء استفاده واقع شده است. آژانس ملي يهود به ياري نهادهاي ثروت و قدرت حاكم بر جهان هرگونه تلاش براي پرس و جو از چند و چون اين داستان از طرف شخصيت‌هاي ادبي، علمي و سياسي جهان را چنان سركوب كرده كه ديگر كسي جرأت پرسش و كنجكاوي هم ندارد.

منتشر شده در8 نوامبر2023 در كانال تلگرام ايران فردا
7
ما به دنبال اين هستيم كه مي‌بينيم: آيا خيزش «زن، زندگي، آزادي» گونه‌اي از اشكال جديد مقاومت است و يا چه رگه‌هايي از آن چنين بوده؟ و به‌طور كلي در پرتو اشكال جديد مقاومت چگونه مي‌توان جنبش اخير را از اين بابت توضيح داد.

اين مطلب در كانال تلگرام ايران فردا با حذفياتي در مقدمه و آخر مطلب منتشر گرديده است.
6
چند خاطره و يادداشت پراكنده
5
در خردادماه سال 1367 رئيس دانشكده استعفاء داده بود و دانشكده مدتي بدون رياست مانده بود. بنا به اصرار تعدادي از اعضاي هيأت علمي و دانشجويان پس از يكي دو ماه مقاومت اين مسئوليت را به عهده گرفتم.
تحليل پيوست درواقع برنامه پيشنهادي براي ارتقاي وضعيت آموزشي دانشكده است. كه در بدو تصدي به شوراي مديريت دانشگاه ارائه شد.
طي سه سال و نيم بخشي از اين برنامه تحقق يافت و دانشكده از يك آموزشگاه (بخش دانشگاهي) كه حتي در خود دانشگاه علم و صنعت كسي آن را جدي نمي‌گرفت تبديل به دانشكدهاي در خور توجه و حتي بنابر اظهار ديگران در آن هنگام پيشاهنگ آموزش معماري شد.
4
كتاب صوتي آرمانشهر اسلامي (نگاهي پديدار شناسانه به حج عمره)
3
كتاب صوتي از ناسوت تا لاهوت
نامه پيوست ابتدا با عنوان محرمانه براي رييس دانشگاه ارسال  شده بود
.پس از ان چون هيچ توجهي به ان نشد به همان شكل محرمانه براي وزير علوم
ارسال گرديد
اكنون با گذشت 4 سال ازان تاريخ چون معلوم شد از جانب ايشان نيز مورد بي
توحهي واقع شده  به پيوست منتشر ميشود و اين در حالي كه در بيشتر
دانشگاههاي معتبر والبته غربي جها ن قوانين بسيار جدي و سخت گيرانه اي
براي اين گونه موارد وجود د دارد
1
نوشته چاپ شده در مجله هفته مونترال شماره 582 ارديبهشت 1399