اين نوشته در شماره 24 مهرماه 1381 در نشريه پيام سازمان نظام مهندسي استان تهران منتشر گرديده است.
يكشنبه هفته گذشته دفتر مركزي سازمان نظام مهندسي ساختمان استان تهران از طرف حدود بيست نفر از اعضاء مورد هجوم واقع و اشغال شد. مهاجمين در غياب بهاءالدين ادب رئيس انتخابي سازمان، دفتر مركزي را اشغال و اعلام ميكنند «اين كشتي را ناخدايي ديگر آمد». منوچهر مزيني رئيس انتصابي جديد بر كرسي ادب جا خوش كرد، حسن فريد اعلم درب اتاقش را قفل و همراه يونس قليزاده طيار سنگر خط مقدم را رها كردند، احمدرضا سرحدي كه جوان و هيكل دار است به رغم تهديدها، صندلياش را دو دستي چسبيده و سنگر را رها نكرد. گرچه مدافعين اين حصن حصين به مدت يك سال تمام به هيچ باد و بروتي از ميدان به در نرفته بودند، اما حقيقت اين است كه اين باد و دم اين بار از آن باد و بيدها نبود. اينبار مهاجمين «برهان قاطع» داشتند. گرچه نه به براقي و تيزي «برهان قاطع» فدائيان اسماعيلي كه مهندسين شأن بالاتري دارند، بل در اين زمانه و در آن حضور شرمآگين خاندان كاركنان زن و مرد بيتقصير و از همه جا بيخبر، همان باد و بوش خشمگينانه و قوت بازوي هواداران مهاجم براي به لرزه انداختن تن اين و آن كفايت ميكرد، چه در برابر خشم رئيس كل نزديك بود خانم محترمي از كاركنان درجا قالب تهي كند.
براي مطل كامل، لطفا فايل زير را دانلود نمائيد.